نوشته های برچسب خورده با ‘دستمزد کار’

یکی از مهارت هایی که آزاد کار ها باید داشته باشن، مهارت برآورد قیمت و تشریح اون هست. یک آزاد کار خوب باید بتونه با توجه به فاکتور های قیمت دهی، قیمت مناسبی رو به مشتریش پیشنهاد بده و به خوبی هم بتونه مشتری رو به خاطر ارائه قیمت مد نظرش متقاعد کنه. اما همیشه روال به این صورت نیست که همه چیز به خوبی و خوشی پیش بره و مشتری با یه کیسه پر پول به سمت آزاد کار بیاد. اغلب مشتری ها تصور درستی از نرخ دستمزد ها ندارن و به همین دلیل هم توقعاتشون با هزینه ای که قصد دارن پرداخت کنند متناسب نیست. بدین ترتیب وقتی چنین مشتری هایی با یک آزاد کار وارد مذاکره میشن با انرژی خاصی درخواست ها و توقعاتشون رو لیست می کنند و در آخر هم بیان می کنند که ما یک کار خوب و حرفه ای میخایم. اینجاس که آزاد کار باید بتونه مشتری رو توجیه کنه و به خوبی از پس مذاکره بر بیاد. خیلی از جاها آزاد کار نباید تسلیم بشه و به سادگی تخفیف بده و کاری رو متقبل بشه که هزینه ی متناسبی قرار نیست به ازاش پرداخت بشه. وقتی که مشتری با پاسخ های منطقی شما مواجه بشه و یه دو دو تا چهار تا پیش خودش بکنه مطمئنا باید توقع خودش رو متناسب با بودجه ای که داره هماهنگ کنه و اون رو دوباره ارائه بده. البته شما هم باید با رویی گشاده پذیرای اون باشید و طوری با چنین مشتری هایی رفتار کنید که احساس راحتی کنن. استدلال های شما نباید باعث رنجش خاطر بیش از حد اونها بشه. سعی کنید در چنین مواقی گزینه هایی دیگه رو به مشتری و متناسب با بودجش پیشنهاد بدین و یک کلام نباشید.

این بار مشابه حالتی که در بالا گفته شد برای دوست آزاد کار ما در حال رخ دادن هست. یه مشتری پر انگیزه با آزاد کار ما تماس گرفته و به صورت زایدالوصفی در حال تشریح طرح جدیدی که برای کارت ویزیت خودش نیاز داره هست. اون انتظار داره که تمام ویژگی های حرفه ای و جلوه های گرون قیمت توی طرح جدید رعایت بشه. آزاد کار ما هم در پاسخ به اون ازش می پرسه که «شما حتما از هزینه این سفارش خبر دارین که؟» . مشتری هم بعد از اینکه متوجه میشه سریع حرفاش رو پس می گیره و به یه طرح ساده سیاه و سفید در پشت کارتش رضایت می ده. اینجاس که آزاد کار زیر لب میگه «بودجه حرف اول و آخر رو می زنه».

یکی از لحظات حالگیری مذاکره با برخی از کارفرما ها موقعی هست که اون ها قصد دارن به نوعی و به دلایلی دستمزد کار رو به صورت نقد و کامل پرداخت نکنن و به جای پرداخت کل دستمزد پیشنهاداتی جایگزین رو مطرح میکنن. مثلا بیان می کنند که اگر این پروژه ما رو شما با هزینه ای کمتر انجام بدین، ما هم از بین دوستان و همکارانمون برای شما مشتری می فرستیم. یا اینکه ما در قبال این کار شما می تونیم به عنوان نصف هزینه تبلیغ شما رو در سایت خودمون قرار بدیم. این دست پیشنهادات همیشه هم بد نیستند اما در بیشتر مواقع نا خوشایند هستند. دلیلش هم این هست که گذران زندگی آزاد کار ارتباط مستقیمی به همین پرداخت دستمزد ها داره و به دلیل ماهیت تقریبا غیر ثابت آزاد کاری – به این معنا که ممکن هست تا چند وقت بعد پروژه ای به آزاد کار سفارش داده نشه – اهمیت این پرداخت دستمزد ها دو چندان میشه.

این ماجرا این بار برای آزاد کار ما اتفاق افتاده و کار فرما در قبال پرداخت دستمزدش به اون پیشنهاد «در معرض قرار دادن» کارش رو میده. به این معنا که اون ها حاصل کار رو مثلا در سایت خودشون در معرض دید قرار میدن تا دیگران هم ببیند و یا امثال این حالت. آزاد کار ما هم به محض شنیدن این پیشنهاد از درون عصبانی میشه و در پاسخ میگه که » متاسفانه صاحب خونه من سر ماه به جای کرایه در معرض گذاشتن رو قبول نمیکنه!»

من هم چندین بار با این پیشنهاد از جانب کارفرما ها مواجه شدم که تنها در تعداد خیلی کمی از مواقع پیشنهاد شون رو به صورت مشروط قبول کردم. بهتره در مواجه با این شرایط، وضعیت خودتون و کار فرما رو به خوبی بررسی کنید. پرسش های زیر می تونه به شما در این ارزیابی کمک کنه:

  • آیا من آزاد کاری نو پا و جویای نام هستم که در حال حاضر کسب تجربه و سابقه کار برام مهم هست؟
  • آیا مهمترین نیاز من نیاز مالی هست و چیزی نمی تونه جاش رو پر کنه؟
  • آیا واقعا کارفرما همون طور که ادعا می کنه میتونه برای من مشتری های بیشتری بیاره؟ آیا این کارفرما به حدی معروف و بزرگ هست که توی بازار به اندازه کافی تاثیر گذار باشه؟
  • آیا قبلا تجربه این کار رو داشتم و آیا این تجربه خوب بوده که الان بخوام این پیشنهاد رو قبول کنم؟
  • آیا مخاطبان و همکاران کارفرما نیاز مند تخصص من هستند که بشه به پیشنهاد کار اون ها امیدوار بود؟

اگر آزاد کار با تجربه و خرفه ای هستید نگران نباشید. چون برگ برنده دست شماست و کارفرما نمی تونه به همین راحتی چنین پیشنهاداتی رو مطرح کنه. اما اگر آزاد کاری هستین که هنوز کاملا شکوفا نشدید، بهتره یکبار دقیق سوال های مطرح شده رو از خودتون بپرسید و بر اساس جوابی که میدین تصمیم بگیرید.